حاجتگرفتگان جاده عشق
بازدیدها: 1517
حاجتگرفتگان جاده عشق
امسال با وجود محدودیتهای کرونایی، امکان سفر پیاده زائران به سمت مشهد وجود ندارد، اما خاطره آن همچنان در یاد زائران این جاده عشق ماندگار است.
امسال با وجود محدودیتهای کرونایی، در حالی به سالروز شهادت امام رضا(ع) نزدیک میشویم که امکان سفر زائران پیاده به سمت مشهد و برای ایرانیان و عاشقان اهلبیت عصمت و طهارت(ع) وجود ندارد؛ بنابراین برای تهیه گزارش به سراغ چند نفر از اولین زائران پیاده جاده عشق در سلطانآباد، مرکز شهرستان خوشاب میرویم. جادهای که انتهایش به آسمان وصل است و حاجت زائران علی بن موسی الرضا(ع) را برآورده میکند.
حرکت در جاده عشق
تقی عزتی، از کارکنان بازنشسته نیروی انتظامی در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، با بیان اینکه رماتیسم پاهایم به شدت آزارم میداد و گاهی اوقات حتی توان چند قدم راه رفتن را نداشتم، اظهار کرد: در حرم امام رضا(ع) متوسل به امام هشتم شدم و از او شفا خواستم و نیت کردم در صورت شفا گرفتن مسیر حدوداً ۲۰۰ کیلومتری جاده سلطانآباد به مشهد را پیاده طی کنم.
وی ادامه داد: نوروز سال ۸۴ شمسی از کرمان محل خدمتم برای تعطیلات به زادگاهم آمدم و با شفا گرفتن نیت کردم نذرم را ادا کنم. در حال تهیه امکانات و آماده شدن برای سفر بودم که برخی از دوستان و خانواده به همراه سیدبشیر ذاکری که از اسرای دوران دفاع مقدس بود، عنوان کرد «من نیز نذر کردهام اگر از اسارت بعثیها آزاد شوم و به وطنم بازگردم، این راه را پیاده طی کنم و همراه شما میآیم».
چند روز مانده به حرکتمان در پایان نوروز آقایان شوالی و ذاکری نیز به همراه همسرانشان عازم این سفر شدند و گروه یازده نفره ما به همراه همسرم بعد از نوروز ۸۴ در یک شب بهاری بعد از اقامه نماز صبح به سمت مشهدالرضا(ع) پیاده حرکت کرد و با یکدیگر قرار گذاشتیم تا ۱۹ فروردین که سالروز شهادت امام رضا(ع) بود به مشهد برسیم.
این زائر حرم رضوی با اشاره به اینکه تا نیشابور بدون مشکل راه را طی کردیم و هوای خوبی بود، تصریح کرد: قبل از رسیدن به نیشابور با تاریک شدن هوا در روستای بزغان ماندیم و مهمان یکی از اهالی روستا شدیم. وقتی متوجه شدند، زائر امام هشتم هستیم با پذیرایی بسیاری، اتاق عروس و داماد جدید روستا را در اختیار گروه ۱۱ نفره ما قرار دادند.
پیادهروی در برف و سرمای بهاری
عزتی با بیان اینکه روز سوم، خودمان را تا فخر داوود نیشابور رساندیم و برف و کولاک آغاز شد، بیان کرد: شدت سرما به حدی زیاد بود که تا استخوانهایمان سرما نفوذ کرده بود و ما که پیشبینی برف بهاری را نداشتیم، پتوهایی که همراه داشتیم را به خودمان پیچیدیم و من که به علت رماتیسم قبلاً توان راه رفتن نداشتم، در آن سوز و سرما به راحتی قدم برمیداشتم.
ولیالله شوالی یکی دیگر از همسفران این گروه درباره خاطرات آن دوران، در گفتوگو با ایکنا اظهار کرد: بهدلیل اینکه با گروههای زیادی سفر رفته بودم و همیشه کولهپشتیام پر از لباس و کاپشن بود، کاپشنم را به همسرم دادم. با پیچاندن پتو به دور خودم جلوتر از همه قرار گرفتم، بقیه پشت سر من پناه گرفتند و در میان برف و سرما به راهمان ادامه دادیم.
وی اضافه کرد: بعد از مدتی راه رفتن در منطقه دیزباد نیشابور به دلیل نداشتن کفش و لباس مناسب دست و پایمان یخ زد، تا جایی که برخی از بانوان همسفر از شدت سرما یخ زدند، پرچم را بالای پل جاده برای گم نکردن بقیه همسفران، گذاشتیم و با روشن کردن آتش در زیر پل، ساعتی کنار آن نشستیم تا از برف و سرما بهدور باشیم.
شوالی با بیان اینکه یکی از معضلات اولین پیادهروی ما در مسیر جاده عشق نبود، امکانات و نبود جا و مکان برای استراحت بود، افزود: در نزدیکی مشهد به دلیل فراهم نشدن مکان استراحت به دلیل برف و سرما مجبور شدیم، چند کیلومتری با خودرو شب را به مشهد و خانه اقوام برویم و روز بعد مجدد به عقب بازگردیم و چند کیلومتر راه باقی مانده را برای ادای نذر کامل، پیاده طی کردیم.
تولد فرزندان دو قلو بعد از ۹ سال
وقتی از او سؤال میکنم چرا آن همه سختی را در آن برف وسرما به جان خریدید و پیادهروی را رها نکردید، در حالی که اشک در چشمانش جمع شده و بغض کرده است، میگوید: عشق به امامرضا(ع) وصف نشدنی است و یکی از لحظات لذتبخش وقتی بود که بعد از ۹ سال نداشتن فرزند بعد از سفر پیادهروی به مرادمان رسیدیم و با توسل به آقا امام رضا(ع)، سال بعد حاجتم روا شد و دارای دو فرزند دو قلو به نامهای رقیه و محمدجواد شدم.
سیدرضا ذاکری از دیگر همسفران این گروه زیارتی پیاده نیز که حاجتش را در این مسیر گرفته و بارها بعد از سال ۸۴، مسیر ۲۰۰ کیلومتری سلطانآباد به مشهد را در ایام شهادت امام رضا(ع) پیاده به مشهد سفر کرده است، در گفتوگو با ایکنا تصریح کرد: بهدلیل اینکه جاده نیشابور به سمت مشهد مانند امروز رفتوبرگشتی از هم جدا نشده بود و باید در مسیر بسیار احتیاط میکردیم، همیشه از کنارههای جاده و اطراف گودالها پیادهروی میکردیم و این وضعیت بر سختی راهمان افزوده بود.
این مداح حسینی درخصوص خاطرات پیادهروی سال ۸۴ به سمت حرم امام هشتم(ع) اضافه کرد: ۱۵ سال قبل مانند این روزها موکبی برای پذیرایی و استراحت در مسیر زائران پیاده نبود و برای اولین بار این مسیر پیاده را در حالی طی کردیم که فاصله روستاها از یکدیگر را نمیدانستیم و ۱۱ نفر گروه عهد کرده بودیم، تنها در مسیرهای مشخصی توقف کنیم و در یکی از شبها با تاریک شدن هوا به مقصد نرسیدیم. بعد از نیشابور با دیدن چراغی با تصور اینکه چراغ آبادی است، به سمت نور رفتیم اما به یک گاوداری رسیدیم و سگهای نگهبان به سمتمان حملهور شدند اما به خیر گذشت.
وی اضافه کرد: در حالی که خسته و گرسنه بودیم، در نزدیکی نیمه شب عمویم که همسفر ما بود به یاد یکی از همرزمانش در دوران دفاع مقدس افتاد، به سمت آبادی آن آشنای دوردست حرکت کردیم و شب را در آنجا به صبح رساندیم.
این زائر امام رضا(ع) با بیان اینکه شفایافتگان زیادی در مسیر پیادهروی امامرضا(ع) تاکنون دیدهام که بسیاری از آنها قابل توصیف و بیان نیست، ادامه داد: در یکسال بعد از رسیدن به دو راهی باغچه، شبهنگام زائرانی از استان سمنان همسفر ما شدند که یکی از آنها به سفارش یک پاکستانی، همسر بیمارش را به زیارت امام رضا(ع) آورده بود و بعد از زیارت آن حضرت شفا یافته بود.
علیاکبر ملکی، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی
انتهای پیام