بی معنایی اوقافت فراغت برای شهید شمس‌آبادی

برگ هایی از زندگی شهید محمد رضا شمس آبادی رئیس جهاد سازندگی جوین

برگ هایی از زندگی شهید محمد رضا شمس آبادی رئیس جهاد سازندگی جوین

بازدیدها: 4417

بی معنایی اوقافت فراغت برای شهید شمس‌آبادی/ بیداری آقای وزیر ساعت ۳ صبح

شهید شمس‌آبادی که قبل از شهادت رئیس جهادسازندگی جوین بوده است، اوقات فراغت برایش معنایی نداشت و همواره به فکر خدمت به مردم بود؛ از همین رو در سفر وزیر وقت جهادسازندگی به سبزوار، وی را در ساعت ۳ صبح بیدار می‌کند تا به سرکشی روستاها بپردازند.

به گزارش بصیرت خوشاب به نقل از خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، ورق زدن زندگی‌نامه شهدا و مطالعه وصیت ‌نامه‌های آنان گاهی اوقات به انسان آرامش خاصی می‌دهد آرامشی که در هجوم مشکلات خودش راهگشاست.
در ادامه معرفی شهدا به معرفی یکی از شهدای شهرستان جوین می‌پردازیم، شهیدی که به بیت‌المال و رعایت حق همسایه حساسیت خاصی داشته است.
شهید محمدرضا شمس‌آبادی در سال ۱۳۴۰ شمسی در خانواده‌ای متدین در روستای شمس‌آباد شهرستان جوین دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی را در همان روستا پشت سر گذاشت.

این شهید گرانقدر برای گذراندن تحصیلات مقدماتی برای تحصیل عازم شهرستان سبزوار می‌شود و با تحصیل در دبیرستان اسرار در رشته‌ طبیعی( نظام قدیم ) موفق به اخذ دیپلم شد.

بعد از گذراندن دوران سربازی به دلیل فعالیت‌های انقلابی در سال ۱۳۶۰ وارد جهاد سازندگی و مشغول خدمت در روستاها شده و بعد از یک سال به عنوان مسئول جهاد سازندگی انتخاب شد.

شهید شمس‌آبادی بعد از مدتی با رای اکثریت همکاران جهاد به عضویت شورای مرکزی جهاد سازندگی سبزوار درآمد و در این مسئولیت خود، فعالیت‌های سازندگی را ادامه داد.
وی در سال ۱۳۶۴ راهی جبهه‌های نبرد شد و در آنجا با قبول مسئولیت فرماندهی گردان مهندسی رزمی حضرت جواد الائمه(ع) فعالیت‌های جدیدش را آغاز کرد.

این شهید گرانقدر که همواره با وضو و با ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله» در محل کارش حاضر می‌شد، در عملیات غرورآفرین کربلای پنج با اصابت گلوله مستقیم به سرش در تاریخ ۱۲ دی ماه ۱۳۶۵ به یاران شهیدش پیوست.

بیدار کردن وزیر جهاد سازندگی ساعت ۳ صبح برای سرکشی از پروژه

از خاطرات این شهید گرانقدر در مسئولیت رئیس جهاد سازندگی جوین نقل می‌کنند: بعد از سفر وزیر جهاد سازندگی به استان و سفر به دیار سربداران با تمام شدن یک روز پرکار و طی کردن جلسات پی در پی در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد وقتی می‌خواستند بخوابند آن شهید به وزیر می‌گویند به دلیل اینکه ۱۲ ساعت در منطقه ما نیستید و باید به کارها برسید، بعد از نماز شب بیدارتان می‌کنم تا به سرکشی روستاها بپردازیم و اینگونه شهید و همراهان، نماز صبح را در کنار پروژه قنات روشن‌آباد اقامه کردند.

از خاطرات دیگری که از آن شهید بزرگوار نقل کرده‌اند این است که اوقات فراغت برایش معنا نداشت، شبانه روز مشغول کار بود و بارها پسر کوچکش را در حالی که در بغل داشت، فعالیت‌هایش را نیز انجام می‌داد.

در وصیت‌نامه آن شهید گرانقدر ذکر شده است: خدایا استغفار می‌جویم از گناهانم و هر آنچه که معصیت کردم، خدایا از نتیجه‌ اعمال خود ناامیدم ولی امیدوار به رحمانیت تو‌ هستم و با همین امید، راضی به رضای تو و امیدوار به فضلت، خدایا از تو می‌خواهم مرا به فضلت محاکمه نمایی نه به عدلت.

در ادامه این وصیت‌نامه همچنین آمده است: خدایا شکر می‌کنم تو را بی‌حد که من در عصری قرار گرفتم که اسلام این دین همیشه زنده و حیات‌بخش دوباره جان گرفت و امروز احکام اسلام و قرآن پیاده می‌شود.

شهید شمس‌آبادی با حلالیت طلبیدن و سفارش دیگران به اینکه به خاطر دنیا آخرت خود را تباه نکنید، ادامه داده است: جنازه‌ام را در سبزوار کنار مزار بقیه شهدا دفن کنید تا خانواده ام بدانند فرزندشان تنها نیست و همه‌ امت مسلمان شهید داده‌اند.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *