حفظ قرآن با چوب کبریت و قرائت مخفیانه در اسارت

حفظ قرآن با چوب کبریت

خاطرات فرماندار خوشاب از دوران اسارت در عراق

بازدیدها: 918

حفظ قرآن با چوب کبریت و قرائت مخفیانه در اسارت

همزمان با سالروز آزادی اسرا و بازگشت آن‌ها به ایران اسلامی به سراغ دو نفر از آزادگان شهرستان خوشاب می‌رویم که توانستند در اسارت بدون داشتن حداقل امکانات نوشتاری و قرائت قرآن به حفظ کلام الهی بپردازند.

حفظ قرآن با چوب کبریت در اسارت

در حالی که بسیاری از انسان‌ها برای یادگیری و تلاوت قرآن بهانه‌های مختلفی می‌آورند تا از قرائت قرآن شانه خالی کنند، به سراغ دو آزاده شهرستان خوشاب می‌رویم که در اسارت با چوب کبریت به یادگیری و حفظ قرآن پرداخته‌اند. در اردوگاهی که تنها یک جلد کلام‌الله مجید وجود داشت و اگر بعثی‌ها متوجه تلاوت شبانه قرآن آن‌ها می‌شدند، زندان انفرادی و شکنجه در انتظارشان بود.

امان‌الله خدمتگزار، فرماندار خوشاب که در جوانی به اسارت نیروهای عراقی درآمده در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان رضوی، با بیان اینکه اسارت در اردوگاه‌های بعثی عراق با وجود تمام مشکلات، سختی‌ها و شکنجه‌هایی که داشت یک دانشگاه انسان‌ساز بود، اظهار کرد: با تلاوت قرآن و ایثار و از خود گذشتگی که بین اکثر اسرا وجود داشت، آرامش داشتیم.

این جانباز ۵۵ درصد با بیان اینکه به همراه آقای اصغری از اسرای شهرستان خوشاب اقدام به حفظ قرآن کردیم و در مدت دو سال توانستیم ۱۵ جزء از آیات کلام‌الله مجید را حفظ کنیم، گفت: برای حفظ آیات الهی آن‌ها را با استفاده از چوب کبریت بر روی زرورق سیگار و سربی که از آشپرخانه به زحمت تهیه می‌کردیم می‌نوشتیم و هر روز یک ساعت قبل از رفتن به بیرون از اردوگاه دو نفری با یکدیگر تلاوت می‌کردیم و اشکالات همدیگر را رفع می‌کردیم.

نماینده عالی دولت در خوشاب با اشاره به اینکه تلاوت قرآن برایم بسیار آرام‌بخش بود و فرصتی فراهم می‌کرد تا همه مشکلات را فراموش کنیم، ابراز کرد: نگه‌داری قرآن شرایط ویژه‌ای داشت و در زمان حضور در آسایشگاه ۸۰ تا ۱۲۰ نفره در اردوگاه‌های مختلف باید مراقبت می‌کردیم تا نیروهای عراقی ما را در زمان تلاوت قرآن در هنگام شب مشاهده نکنند و در این صورت، شکنجه و زندانی انفرادی در انتظارمان بود.

وی اضافه کرد: برای تلاوت قرآن از روی کتاب معمولاً ۲۴ تا ۴۸ ساعت بعد نوبت ۱۵ دقیقه‌ای تلاوت قرآن کلام‌الله مجید به ما می‌رسید و باید از این فرصت به بهترین وجه برای قرائت قرآن استفاده می‌بردیم.

همه نگرانی‌ام سقوط از اوج معنویت بود

محمد اصغری هم آسایشگاهی خدمتگزار در زمان اسارت که در ۱۶ سالگی به اسارت نیروهای عراقی در عملیات کربلای ۵ درآمده است، در گفت‌وگو با ایکنا تصریح کرد: در طول چهار سالی که در اسارت بودم به عنوان مفقودالاثر ثبت شده بودم، هیچ نام و نشانی از من وجود نداشت و در طی همان سال‌ها، تلاوت قرآن برایم بسیار لذت‌بخش و آرامش‌بخش بود.

وی با بیان اینکه پنجم شهریور ۶۹، تا زمان آزادی و رسیدن به خاک ایران در کرمانشاه، هیچ‌کس از زنده بودن من اطلاعی نداشت، اضافه کرد: زمان اسارت دانشگاهی برای خودسازی بود و ما توانستیم بهترین فرصت را از این اسارت با حفظ کلام‌الله مجید و شرکت در کلاس‌های مختلف آموزشی که از سوی اسرای ایرانی در بازداشتگاه‌ها برگزار می‌شد، ببریم.

این فرهنگی بازنشسته با تأکید بر اینکه تلات آیات قرآن و دعوت خداوند سبحان به صبر باعث شده بود، برخلاف برخی از اسراء که مدام چشم‌انتظار آزادی بودند و شکوه می‌کردند، دل آرامی داشته باشم، گفت: نتیجه این وعده صبر الهی را در زندگیم به خوبی دیده‌ام.

اصغری تصریح کرد: حفظ قرآن در جایی بدون امکانات نوشتاری که تنها یک جلد کلام‌الله مجید وجود داشت و در همه حال، امکان دسترسی به شخصی برای رفع اشکال نداشتیم، بسیار کار دشواری بود اما با لطف خداوند توانسیتم ۱۵ جزء از قرآن را حفظ کنیم.

وی تصریح کرد: برخلاف دیگر اسراء که برای آزادی خوشحال بودند، اما من از بازگشتم به ایران خوشحال نبودم؛ چرا که در اسارت خودسازی کرده، به درجات بالای معنوی رسیده بودم و تمام درگیری ذهنی من این بود که مبادا بعد از بازگشت از اسارت این معنویت را از دست بدهم و از اوج سقوط کنم.

این آزاده با اشاره به اینکه گاهی اوقات در زندگی روزمره، انسان نمی‌تواند مقاومتی داشته باشد و با شرایط موجود، در حالی که مخالف ذات پاک انسانیت است خودش را وفق می‌دهد، افزود: بعد از ۳۰ سال بازگشت از اسارت هنوز این دغدغه ذهنی را دارم.

اصغری اظهار کرد: در حالی که ۲۰ ساله بودم، بعد از چهار سال اسارت و دوری به وطن بازگشتم،‌ بعد از بازگشت به ایران از سوی سپاه درخواست استخدام شدن دادند اما موافقت نکردم و تا مقطع فوق لیسانس ادامه تحصیل دادم و در آموزش و پرورش استخدام شدم.

وقتی گفت‌وگویم با این دو بزرگوار به پایان رسید، به این جمله یقین پیدا کردم که اراده انسان می‌تواند با لطف و توکل بر خدا برای رسیدن به هدف  کوه‌ها را جابه‌جا کند و اگر اراده و عزمی قوی نباشد برای شانه خالی کردن از زیر بار کارها، راه توجیه همیشه باز است.انتهای پیام

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *